هنر زندگی/ آیا از مهارت کنترل احساسات آگاهی دارید؟ چگونه می توان مهارت کنترل احساسات را به دست آورد؟ در طول روز ممکن است احساسات متفاوتی را تجربه کنیم، گاهی در لحظه ای که اصلا انتظارش را نداریم احساساتی به سراغمان میآید که ما را خوشحال و یا غمگین میکنند. شاید متوجه این موضوع شده باشید که هیچ کنترلی بر اینکه چه احساسی داشته باشید ندارید.
اما آنچه که همه ما میتوانیم بر آن کنترل داشته باشیم نحوه پاسخ به این احساسات است. بسیاری از درگیریها، دعواها، قتلها، خودکشیها ناشی از عدم آگاهی از پاسخ صحیح به این احساسات است. در این مقاله درباره مهارت کنترل احساسات صحبت خواهیم کرد.
مهارت کنترل احساساتمهارت کنترل احساسات یکی از مهارتهای مهم زندگی است که با استفاده از آن فرد میتواند به شکل موثری یک واقعه هیجانی را مدیریت کند یا به آن پاسخ دهد. انسانها به شکل ناخودآگاه از استراتژیهای تنظیم هیجان استفاده میکنند تا بر موقعیتهای دشوار غلبه کنند. در زندگی روزمره، افراد با احساسات مختلفی روبرو میشوند. احساسات اصلی انسانها شامل غم، خشم، ترس، شادی، تعجب، شرم، حسادت میباشد. این احساسات همیشه نیاز به تنظیم ندارند. برای مثال وقتی در یک جمع هستید که همه در حال خندیدند، شما هم میتوانید با خیال راحت بخندید و از جمع لذت ببرید.نیازی به کنترل احساسات در این شرایط نیست. اما ممکن است شما بعد از یک روز کاری سخت در ترافیک باشید که ناگهان رفتار راننده ماشین جلویی در شما خشم زیادی ایجاد کند. در این شرایط ممکن است خشم شما باعث رفتاری شود که بعدا از آن پشیمان شوید. مهارت کنترل احساسات در اینجا بسیار اهمیت پیدا میکند.فواید مهارت کنترل احساساتفردی که بتواند احساساتش را کنترل کند، میتواند از مهارت هایش در شرایط مناسب بهره ببرد. در نتیجه احساس فشار نخواهد کرد و مجبور به سرکوب آنها نمیشود. برای مثال اگر فرد درست تشخیص دهد که الان عصبانی است، میتواند محرک عصبانیت را شناسایی کند، سپس راجع به کاری که صحیح است، بهتر تصمیم بگیرد.کنترل احساسات منجر به تصمیم گیریهای بهتر و در نتیجه موجب ساختن و تجربه زندگی بهتری میشود. با داشتن مهارت کنترل احساسات داشتن ارتباط صحیح با همسرو یا دیگر افراد نیز میسر میشود.معایب عدم کنترل احساساتافرادی که توانایی تنظیم هیجانی ندارند، به خاطر احساساتشان احساس فشار و تنش میکنند. ممکن است مجبور به انجام کارهایی شوند که آنها را از احساس بد دور کند، ولی هریک از این رفتارها ممکن است پر خطر بوده یا منجر به آسیب شوند. نداشتن مهارت کنترل احساسات میتواند در روابط اجتماعی و ارتباطات شما تأثیرات سوءی به جا بگذارد.فردی که کنترل بر احساساتش نداشته باشد، ممکن است فقط آنها را سرکوب کند و در نهایت به خاطر احساسات سرکوب شده، دچار اضطراب و افسردگی بشود. گاهی نداشتن مهارت کنترل احساسات باعث میشود فرد برای فرار از احساسات منفی اش به سمت راه حلهایی مثل مصرف مواد برود که در کوتاه مدت تنها اثربخش هستند.معمولا شروع مصرف مواد به دلیل نا آگاهی از مواد اعتیاد آورو حتی داروهای اعتیاد آور رخ میدهد.راهکارهای کسب مهارت کنترل احساساتیادگیری مهارت کنترل احساسات و تمرین آن مثل خوردن دارو نیست که زمان مشخصی را برایش در نظر بگیرید. زندگی ما در بستری از احساسات جاری است بنابراین ما دائما درحال تجربه آنها هستیم. اگر میخواهید کنترل احساساتتان را در نظر بگیرید، دائما باید در حال تلاش باشید. انجام مراحل زیر به شما کمک میکنند در کنترل احساسات خود بهتر عمل کنید.1_ برای کنترل احساسات، خود را تحت نظارت قرار دهید. به احساساتی که تجربه میکنید دقت کنید. به آنها اسم دهید. بین آنها تمایز قائل شوید و به هر یک اسم دهید: خشم، غم، ترس، اضطراب و...2_ به محض اینکه یک احساس خاصی را تجربه میکنید، به دنبال علت بگردید. چه چیزی این احساس شما را برانگیخته است؟ علت برانگیخته شدن احساسات میتواند درونی، بیرونی یا ترکیبی از آنها باشد. یک فکر، حرف فرد دیگر و یا حتی یک احساس دیگر میتواند منجر به برانگیختگی احساسات شما شود. از خودتان سوال بپرسید و به دنبال علت باشید.3_ بعد از فهمیدن پاسخ، از خود بپرسید راه حل چیست؟ گاهی اوقات شما مجبور به تغییر شیوه فکر کردن خود هستید. افکار شما مرتبط به احساساتتان هستند. گاهی اوقات یک شیوه فکر ناکارآمد یا به اصطلاح یک خطای شناختی می تواند باعث ایجاد احساسات منفی در شما بشود.4_ در نهایت شما باید تصمیم بگیرید چگونه عمل کنید. این سختترین قسمت ماجراست. نحوه عکس العمل ما به احساسات و مدیریت آنها، یک عادت است و عادات هم با گذر زمان و تمرین تغییر میکنند.مهارت کنترل احساسات | نحوهی طی کردن مراحل کنترل احساساتتصور کنید یک روز سخت کاری را داشته اید که در محل کار، رئیستان از کارتان بی جهت ایرادهایی گرفته است. شما تحت فشار روانی بوده اید و با همان احوالات محل کار را ترک و به سمت منزل حرکت میکنید. در مسیر خانه در طی ترافیک رانندهای به جلوی شما میپیچد و نزدیک است که تصادف سختی بکنید. در این شرایط شدیدا احساس عصبانیت کرده و از خشم در حال منفجر شدن هستید.مرحله اول: شما متوجه احساس عصبانیت خود شدهاید. در این مرحله باید خشم خود را بپذیرید.مرحله دوم: میدانید چرا عصبانی هستید. چون روز سختی داشتهاید و اکنون نیز به جهت رانندگی پر خطر فردی دیگر در معرض خطر قرار گرفتهاید. ولی میدانید همه عصبانیتتان از راننده نیست (رسیدن به این مورد سخت است و در طول زمان به دست میآید. ممکن است درآن لحظه شما ندانید که خشمتان از رئیستان هم هست).مرحله سوم: راه حل چیست؟ ممکن است فکر کنید بهتر است ادبش کنم! چند لحظه صبر کنید و اولین راهکار را بررسی کنید. عوارض دعوا کردن در خیابان چیست؟مرحله چهارم: تصمیم گیری برای عمل. میخواهید چه کنید؟ ممکن است تصمیم بگیرید رد شوید و هیج نگویید. یا ممکن است ترجیح دهید با پلیس تماس بگیرید. یا هر راهکار منطقی دیگر.مشاوران و رواشناسان با ارائه خدمات درمانی و آموزشی، سعی در بالا بردن سطح کیفی زندگی افراد دارند.